شرایط عمومی عمقین

به دلیل عبور هوای مرطوب دریای خزر از دالان سفید رود. واستقرار آن در دامنه های ا لبرز مرکزی. میزان رطوبت در این ناحیه برای رشد درختان جنگلی وپوشش گیاهی فراهم شده. وجود جنگلهای سرسبز در ارتفاعات عمقین حاصل جریان این هوای منا سب و رو یش زاست. متأسفانه درگذشته به علت فعالیت معدن زاج در شهرستان سیردان. ولزوم تأمین سوخت معدن ازدرختان جنگلی برداشت معدنچیان ازاین منبع نامحدود و کاملأ مخرب بود. علاوه تعلیف دام هم توسط دامدارن غیراصولی و بی رویه صورت می گرفت. وبرای حفظ وحراست از منابع طبیعی وکنترل آفات نباتی هم هیچ مرجع ومسؤلی وجود نداشت. خلاصه عوامل تخریب دست به دست هم داد تا نیمی ازجنگلهای منطقه ازبین برود. خوشبختانه دردهه های اخیر به دلیل توسعه پتروشیمی استحصال زاج در معدن سیردان متوقف شده. واستفاده مردوم از سوختهای فسیلی هم فراهم گشته. وحفاظت ازمحیط زیست ومنابع طبیعی هم آغاز شده. ودر نهایت رشد وتوسعه جنکلها آغاز شده است. درحال حاظر بیش از 15 هزارهکتار از آبریزهای جنوبی را جنگلهای جوان وشاداب با درختان بلوط. زالزالک. آلوچه. افرا. ازگیل. شیرخش. زرشک وغیره. پوشش داده است. دردامنه ها وارتفاعات پائین به علت کاهش رطوبت در تابستان و در ارتفاعات بالا به علت افزایش برودت درزمستان امکان رشد درختان جنگلی وجود ندارد. اما گیاهانی هم چون گون که در مقابل سرما وکم آبی مقاوم است این مناطق را کاملاٌ پوشش و از فرسایش خاک جلو گیری می کند. یک رود خانه کوچک از ناحیه عمقین به سوی سیردان جریان دارد. سر چشمه های این رود از 5 دره بزرگ تشگیل ومسیر آن از جنوب به سمت شمال است. در اصطلاح محلی به دره های که در آنها آب جریان داشته باشد هم رود گقته می شود. رود های فرعی در محل تلاقی کوه به دشت به هم متصل می شوند و از انباشت رسوبات این رودها در گذر زمان زمین های حاصلخیز و پهنه کشاورزی این آبادی به وجود آمده. آبهای جاری موجود در این آب راه ها هر کدام در حکم یک قنات دائمی است که به زمین های زیر کشت گشوده می شود. در قدیم که زندگی ها گروهی تر وروح تعاون وهمکاری در بین مردم پر رنگ تر بود. اهالی اقدام به غرص درخت گردو در مسیر این آب راه ها نموده بودند. وتا قبل از دهه 30 بیش از یکصد درخت کهن سال و پهن پیکر در مراتع مشاع وجود داشت. که مالکیت آنها عمومی بود. ومحصول آن ابتداء صرف مخارج عمومی ودر نهایت بین 5 خانواده بومی تقسیم می شد. متآسفانه سیل 1333 تقریبأ همه أنها را از بین برد و مردم هم کاشته گذشتگان را خوردند اما اقدام مشابه برای آیندگان انجام ندادند. واین ظرفیت برای همیشه خالی ماند. 

در امتداد آب راه یا سر چشمه اصلی رود عمقین. منطقه وکنه سوت قرارگرفته ( وکن ) به معنی کان است وکنه سوت یعنی معدن شیر. طبیعت وموقعیت وکنه سوت بگونه ای است که گوئی خداوند آنجا را برای نگهداری دام خلق کرده است. وجود مکان های شیر دوشی هم نشان می دهد در گذشته دراین محل دامداری به صورت کسترده وجود داشته. مکان شیر دوشی که دراصطلاح دامداران به آن بَرِه می گفتند از سه فطعه سنگ بزرگ تشکیل می شد که آنها را درمحل اطراق گله به فاصله دو یا سه متر در امتداد یک خط مستقیم قرار می دادند تا دو مسیر دربین آنها ایجاد شود شیر دوشها در این مسیرها می نشستند وگله در یک طرف آن قرار میگرفت. از یک مسیر بز و ازمسیر دیگر میش هارا عبور می دادند وپس از دوشیدن شیرشان به طرف دیگر انتقال می یافت. به این طریق هم شیر آنها به تفکیک دوشیده می شد وهم دامها ی دوشیده شده از بقیه جدا می گشت. دامداران اصولأ خانه به دوش هستند ومحل اسکانشان فصلی است. اما وجود زمین های زراعی. بقایای قبرستان قدیمی. آثار آسیاب آبی. به ویژه وجود لوله کشی آب مصرفی نشان می دهد در وکنه سوت اسکان دائم هم وجود داشته است. 
سرچشمه دیگری موازی با سرچشمه اصلی درقسمت غرب آن قرارگرفته. که آن هم درمسیر خود داری آثاری از اسکان قدیمی است. قبرستان کهنه درختان گردوی گهنسال همین طور زاغه ای برای نگهداری دام و زمینی برای کشاورزی از جمله این آثار است. علاوه در قسمت جنوبی این آب راه درمحلی به نام ( لجن گاه )کوره های برای پخت سفال وغیره وجود داشته . یکی از اهالی عمقین به نام صدقعلی از خانواده باقری ها که در دهه بیست به شغل شکار ثمور اشتغال داشت. وبه حکم حرفه اش منطقه را به خوبی می شنا خت روایت می کرد دراین منطقه کوره های را دیده که مقدار زیادی لوله سالم هنوز در داخل آن موجود می باشد. بنده حقیر نیز چند سال پیش از این منطقه عبور می کردم بقایای لوله ای را پیدا کردم به قطر تقریبی یک اینچ از جنس سفال. این لوله دو جداره و برای انتقال آب شرب طراحی وتولید شده بود. لوله دو جداره می تواند آب را تقریباٌ با دمای ثابت از منشاء به محل مصرف انتقال دهد. برای تولید لوله دوجداره آن هم به این قطر ظرافت خاصی لازم است. که این میزان فن ودانش سفال گری مردم گذشته را نشان می دهد. به نظر می رسد این کوره ها صرفاً برای پخت سفال ومحصولات سفالی نبوده است چون تعدادشان زیاد وآثار آن درنقاط دیگر هم وجود دارد. به عنوان مثال منطقه ای بنام ( کندَه کولان )در جنوب شرقی وکنه سوت پر از گدازه های آهن است که از ذوب فلزات موجود در خاک ایجاد شده. اما با توجه به اینکه فقط آب راه موجود در لجن گاه به کوره چای معروف شده احتما لاً کوره های اصلی دراین مکان قرار داشته است. 
یکی دیگر از سر چشمه های رودخانه عمقین درقسمت شرقی سرچشمه اصلی ودرموازات آن جریان دارد. این دره به رود ( زن گیجه ) معروف است. در محدوده این دره مسک آباد یا مشگین آباد قرار دارد. این محل ظرفیت یک ده کوچک را داراست اما علی رغم اسمش آثار وبقایای یک آبادی قدیم درآن مشاهد نشده. درمسک آباد معدنی برای استخراج واستحصال زاح وجود داشته. که تا یکصد و پنجاه سال پیش فعال بوده. اما بر اثر سقوط سنگ از معدن و بر خورد سنگ رها شده به یک زن در مسیر را نش زن مذکور جان خود را ازدست می دهد. و این حادثه موجب می شود تا فعالیت این معدن برای همیشه متوقف شود. شاید این زن دارای اختلال حواس بوده که نام این آب راه را به خاطر این اتفاق زن گیجه گذاشتند چرا که در عمقین نام همه مکان ها با وجه تسمیه همراه است وهیچ نامی بدون دلیل انتخاب نشده 
در مسگ آبادحادثه دیگری هم رخ داده. و آن بر خورد فیزکی یک فرد چموش گزک بنام نصیر با یکی از اهالی عمقین می باشد. دراین حادثه نصیر از ناحیه سر زخمی می شود. زخم ابتدأ بسیار جزئی وکم اهمیت بوده. اما عدم رعایت بهداشت ونبود درمان اصولی باعث عفونی شدن زخم ودر نهایت منجر به فوت وی می گردد. این حادثه چموش گزک هارا بر علیه اهالی عمقین می شوراند. ودریک اقدام عدوانی گله گاو اهالی عمقین را درکوه بعنوان خون بها تصرف می کنند. اهالی عمقین هم برای جلو گیری از تشنج اقدام به پرداخت دیه وگله را آزاد می کنند. زمینی را که درمسک آباد با بت بخشی از خون بها به ورثه متوفی داده اند. هم اکنون در تملک یکی از نواده گان نصیر می باشد. این زمین بعد از آن حادثه به ( قا ّنو زمین ) معروف شده